در اردیبهشت سال 1394 که به عنوان رایزن علمی ایران در شرق آسیا منصوب شدم، تصمیم گرفتم تمامی موضوعات، مسایل و بحث های مرتبط با آموزش عالی را به صورت روزانه یادداشت و ثبت کنم. به خصوص اینکه مالزی و کشورهای شرق آسیا (به خصوص سنگاپور، ژاپن، چین و ...) از اوایل هزاره جدید آبستن تغییر و تحولات زیادی در حوزه آموزش عالی شده بودند و من چون سابقه حضور چندین ساله (بیش از یک دهه) در این کشور را داشتم و از نزدیک آنها را مشاهده کره بودم، خیلی خودم را مقید می دانستم تا این تجارب زیسته و درس آموخته ها را به صورت مدون در بیارم و در اختیار مخاطبان آموزش عالی قرار بدهم به خصوص اینکه مطالبه زیادی نیز در مورد آن در ایران وجود داشت.
فعالیت سه ساله به عنوان رایزن علمی در منطقه شرق آسیا (97-1394)، مرا از نزدیک با ساختار حکمرانی نظام آموزش عالی ایران، فرایند ها و روندها و مکانیزم های سیاستگذاری و تصمیم گیری نیز آشنا کرد و این فرصت را نصیب من ساخت تا بتوانم به صورت مقایسه ای به مطالعه تفاوت ها (هم در سیاستگذاری، هم در نگرش و هم در اجرا) بپردازم.
کتابی که اکنون چاپ شده، خروجی همین یادداشت ها و نوشته ها از محتوای دیدارها، مذاکرات و بحث و بررسی های فراوان با کارشناسان، مقامات و مسئولان آموزش عالی و دانشگاهی هم در ایران و هم در بسیاری از کشورهای منطقه شرق آسیا در ارتباط با "توسعه ارتباطات علمی و بین المللی" است که در سه سطح 1-کلان ملی، 2-دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و 3-بدنه هیات علمی تنظیم و ارائه شده است.
رویکرد اصلی کتاب "بین المللی سازی در خانه" است. فصل اول به کلیات پرداخته و یک مدل از نظام برنامه ریزی، سیاستگذاری و اجرایی بین المللی سازی آموزش عالی ارائه می دهد. سپس در همین فصل به صورت مصداقی، چالش های آموزش عالی ایران براساس این مدل از "بین المللی سازی" ارزیابی شده است.
سه فصل 2، 3 و 4 حاوی بیش از 60 راهکار کاربردی-اجرایی برای توسعه ارتباطات علمی و بین المللی آموزش عالی ایران است که به ترتیب در سطح کلان (فصل 2، برای سیاستگذاران ملی)، سطح دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی (فصل 3، برای سیاستگذاران دانشگاهی) و سطح بدنه هیات علمی (فصل 4، برای اعضای هیات علمی و دانشجویان) ارائه شده است.
فصل پنجم کتاب به طور کامل مطالعه موردی کشور مالزی است که در آن به ارزیابی نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی در حوزه آموزش عالی، تجربه دانشگاه های تحقیقاتی در مالزی و مکانیسم جذب دانشجوی خارجی در این کشور پرداخته است. در این فصل نکات ریزی از دلایل موفقیت مالزی در توسعه و بین المللی سازی آموزش عالی (از نوع نگاه، افق دید، سبک برنامه ریزی و ... گرفته تا مکانیسم های جدید اجرایی و شیوه تعامل با مجموعه ذی نفعان داخلی و خارجی) مطرح شده که به همراه چند درس آموخته سلبی و ایجابی آن که در پایان همین فصل آمده، می تواند برای مخاطبان جذاب باشد.
این کتاب در نهایت نیز با پانزده پیشنهاد راهبردی اصلاحی کلان در قالب "سخنی با نظام حکمرانی آموزش عالی" به پایان می رسد که تغییرات پارادایمی جدی در ارتباط با هریک از آنها به صورت واقعی و عملیاتی برای گذار از وضعیت فعلی و رسیدن به وضعیت مطلوب (اگرنه ایده آل) ضروری است.
این کتاب دو مزیت عمده دارد: 1-عمدتا کاربردی است و تلاش شده تا به صورت صریح و ملموس به اصل موضوع پرداخته و راهکار متناظر با آن را ارایه دهد (دوری از نظریه پردازی محض) و 2-مثال ها و مصداق های بسیار روشن از نقاط ضعف و قوت حکمرانی آموزش عالی ایران در هر سه سطح (کلان، دانشگاهی و بدنه علمی) ارائه می دهد که براساس آن به آسانی می توان پی برد مشکل اصلی در کجاست. به خصوص اینکه این مثال ها و مصداق ها مقایسه ای است و خواننده می تواند به عنوان مثال وضعیت نظام حکمرانی آموزش عالی در سطح کلان، وضعیت دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و حتی فعالیت بدنه علمی کشور را با سایر مطالعات موردی ارائه شده در این کتاب مقایسه نماید.
عکس پشت و روی جلد این کتاب و نیز برخی از صفحات آن برای آشنایی بیشتر شما با محتوای این کتاب در ذیل به نمایش گذاشته شده است.
جلسه نقد و بررسی این کتاب را اینجا مشاهده نمایید